معنی کشوری در کاراییب
حل جدول
باهاما.
دومینیکا
هاییتی
کشوری جزیرهای در کاراییب
گرنادا
کشوری در شمال کاراییب
باهاما
کاراییب
بحرالغرایب
کشوری در دریای کاراییب
دومینیکا
هاییتی
باربادوس
جاماییکا
کشوری در شرق کاراییب
گرنادا
کشوری جزیرهای در دریای کاراییب
جاماییکا
لغت نامه دهخدا
کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی) منسوب به کشورکه از قراء صنعای یمن می باشد. (از انساب سمعانی).
کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی، اِ) آنکه یا آنچه به کشور نسبت دارد. هرچیز که به کشور منسوب باشد. || مردمی که در مملکتی زیست می کنند و جزء قشون و سپاهیان نیستند. آنکه به سپاهی گری زیست نکند. مقابل لشکری. (یادداشت مؤلف).
فارسی به عربی
مدنی، هاله
معادل ابجد
984